معنی دارای ارزش
واژه پیشنهادی
حل جدول
ارزنده
دارای ارزش برابر
همارز
دارای ارزش غذایی
مغذی
چشمگیر و دارای ارزش
دندانگیر
ارزشمند، گرانبها، نفیس، قیمتی، ثمین
ارزش
بها، قیمت، ثمن
فارسی به عربی
گویش مازندرانی
ارزش – بها
لغت نامه دهخدا
ارزش. [اَ زِ] (اِمص، اِ) اسم مصدر از ارزیدن. عمل ارزیدن. || قیمت. بها. (آنندراج). ارز. ارج. آمرغ. || قدر. || برازندگی. شایستگی. زیبندگی. قابلیت. استحقاق. || اعتبار یک سند یا متاع. پولی که در سند نوشته شده.
فارسی به ایتالیایی
معادل ابجد
724